شيطان پرستان ايراني
تهران – خبرگزاري ايسکانيوز : اعلام رسمي خبر بازداشت 80 زن و مرد شيطان پرست در يک محفل جهنمي در کرج ، بازتاب گسترده اي داشته و اين معضل با واکنش هاي فراواني رو به رو شده است.
به گزارش روز يکشنبه گروه حوادث ايسکانيوز : در شرايطي که شبيخون فرهنگي و اعتقادي ، قلب جامعه (جوانان) را نشانه رفته و هجمه تبليغات بيگانگان براي نابودي انديشه هاي پاک نسل جوان ايراني از در و ديوار مي بارد بايد بيش از پيش هوشيار بود.
در اين وادي ، آن دسته از رسانه هاي خبري که همواره دلسوزانه در خدمت جامعه بوده اند مي توانند با تنوير افکار عمومي ، گامي کليدي براي مبارزه با دسيسه هاي شوم ؛ نظير شيطان پرستي بردارند.
شيطان پرستي يکي از اعتقادات پوچ است که برخي به آن پيشينه هزاران ساله ميدهند. دليل آن را هم پرستش هر موجود داراي قدرت از سوي مردمان هزاران سال پيش و يا در نظر گرفتن دو خداي ضد هم يعني خير و شر ميدانند.
«ستوان مجيد ملک زاده» جمعي فرماندهي پليس تهران بزرگ با جمع آوري اطلاعاتي مستند ، توضيح مي دهد : شيطان پرستي دنيايي را ترسيم مي کند که هيچ روزنه اميدي براي آن متصور نيست. به همين دليل شيطان پرستي را جهان تاريک ميگويند. شيطان پرستي ، چيزي را جست و جو مي کند که در اين جهان يافت نمي شود.
وي ادامه مي دهد ، شيطان پرستان براي خودکشي توجيهي اين گونه دارند: اگر بپرسي چرا خودت را مي کشي؟ پاسخ ميدهد مي خواهم به حقيقت برسم و حقيقت در اين دنيا به دست نمي آيد.عمده ترين نشانه شيطان پرستي را در تجاوز و قتل به ويژه درمورد کودکان و نوجوانان بايد ديد.
شيطـانپرستـي به چه معنـاست؟
شيطان پرستي به معني پرستش شيطان به عنوان قدرتي فوق العاده قوي و بسيار قوي تر و موثرتر از نيروهاي خوب دنيوي همچون خداست.
در شيطان پرستي شيطان به عنوان نماد قدرت و حاکميت بر روي زمين، قدرتي به عنوان برترين قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد و اين دنيايي را که به عنوان دوزخ برشمرده ميشود قانونمند ميکند.
در شيطان پرستي، غير از استفاده از شيطان به عنوان قدرت تاريکي و قدرت مطلق از نيروها و اجنه و روح هاي پليد و شيطاني نيز براي رسيدن به اهداف خود استفاده ميشود؛ و در نهايت معناي شيطان پرستي؛ پرستش قدرت پليدي است.
به طور کلي دو تعريف براي گروههاي شيطان پرستي در نظر افراد وجود دارد؛
تعريف اول : هر گروهي که شيطان را (مشابه شيطان تعريف شده در دين مسيحيت که عاري از مفاهيم غيرطبيعي مربوط به پليدي و زشتي است يا يک شيطان انتزاعي) به عنوان خدا قبول داشته باشد و آن را عبادت کند که معمولا از آن به عنوان الهه سياه نيز ياد ميکنند و منتسب به طبيعت حقيقي انسان مينامند.
تعريف دوم : گروههايي که از دين مسيحيت تبعيت نکرده و يا عيسي را با خصوصياتي که در دين مسيح تعريف شده است قبول ندارند. اين تعريف معمولاً توسط بنيادگرايان مسيحي مورد استفاده قرار ميگيرد و بر مبناي اين تعريف بسياري از گروهها را شيطان پرست مينامند. ضرورت انتخاب اين موضوع
روزگار عجيبي است ؛ هر گوشه ، در هر خيابان يا بين دوستان را که نگاه ميکني درباره اين کلمه ميشنوي مخصوصا بين کساني که ادعاي متالبازي و گوش دادن به موسيقي متال به خصوص سبک بلکمتال را يدک ميکشند.
چيزي که الان در جامعه مشاهده ميشود باب شدن شيطان پرستي و انداختن پنتاگرام در گردن است.
*بلکمتال Darkthrone ، مريلين مانسن ، نيرو انا ، آنتون لاوي، کليساي شيطان ، satanic bible ، آدم خواري ، skull-n-bone .... احتمالا دست کم يکي از اين کلمات را تاکنون شنيده و آدم هاي زيادي را هم ديدهايد که خودشان را طرفدار اين نامها و گروهها ميدانند.
موسيقي هاي آنها را گوش ميدهند ، گاه لباسهاي عجيب و غريب ميپوشند، نشانه هاي خاصي دارند و به قول خودشان تيريپ خفن مي زنند!
از اينها که بگذريم حتما زياد هم شنيدهايد که در فلان کشور يک عده شيطان پرست يک آدم را تيکه تيکه کردند يا خوردند يا فلان جنايت را انجام دادند. لذا بر آن شديم تا در مورد شيطانپرستي و شيطانپرستان تحقيقي اجمالي به عمل آوريم.
* تاريخچـه شيطان پرستـي
شايد عده اي شيطان پرستي را آئيني مدرن و نهايتا مربوط به قرن هاي گذشته مي دانند اما واقعيت چيز ديگريست. شايد بتوان تاريخچه شيطان پرستي را به قرون اوليه پيدايش آدمي نسبت داد.
البته شواهد به دست آمده اين حرف را تصديق ميکند که شيطان پرستي در نواحي امريکاي لاتين، امريکاي جنوبي و آفريقاي مرکزي به قرنها پيش از ميلاد مسيح برميگردد.
در اکتشافات امريکاي جنوبي يکي از قبايل اين قاره که اعتقاد بسياري به خوب و بد داشتند شيطان را مي پرستيدند و حتي انسان هايي را براي شيطان قرباني ميکردند.
مکان هاي انجام مراسم قرباني هنوز وجود دارد و اجساد موميايي به دست آمده و نوع کشته شدن ها نشانگر قرباني شدن اين انسانها (که در آنها بيشتر زنان به چشم ميخورند) است.
در آفريقاي مرکزي و در دشتها و کويرهاي سوزان اين قاره نيز در قبايلي که معروفترين آن قبيله اوکاچاست،
شيطان به عنوان قدرت مطلق زمين و آسمان و پديد آورنده آن و خداي خشم و نفرت پرستش ميشد و حتي قرباني هايي نيز در مواقع خاص به آن اهداء ميشد.
بيان اين نکته ضروري است که زمان قرباني کردن انسانها در برابر شيطان لحظه هاي خاصي بوده است.
تاريخچه شيطان پرستي به سالهاي بسيار دور بر ميگردد که بعدها اين آيين و سنت به صورتهاي ديگر نمود پيدا کرد که چيزهايي از گذشته چه با تحريف و چه بدون تحريف دست به دست در حال عبور همراه با زمان است.
البته شيطان پرستي به هنگام پيدايش زبان و خط و زمان مادها ، سومريان، بابليان و ... نيز ادامه داشت تا اين که شکل نوين آن به وجود آمد.
*مبدا شيطان پرستـي
مبدا شيطان پرستي قديمي همانطور که گفته شد به قرون اوليه آدمي بر مي گردد. در زمانهاي قديم انسانها در برابر هر چيزي که قدرت مقابله با آن را نداشتند و از درک آن عاجز بودند، تسليم ميشدند و سجده ميکردند.
شيطان پرستي قديمي بر اساس سنتهـاي خداپرستــي و شيطان پرستي واقع نشده است و نميتواند اينگونه باشد که آنها براي اينکه در مقابل قدرتي بزرگ سجده کنند.
مسلما اين قدرت در شب از عظمت مخصوصي برخوردار بوده است و به ستايش و پرستش موجودي فوق طبيعي و دهشتناک که قدرت فوق العاده اي دارد ميپرداختند که مبدا شيطان پرستي قديمي را به وجود آورد.
شيطان پرستي جديد را پاره اي از انگليسيان که گفته ميشود از نجيب زادگان بودند به راه انداختند براي اينکه از قدرت شيطان و قدرت تاريکي بهره ببرند و پس از آن مراسم شيطان پرستي نوين برگزار ميشود.
تغييرات بسياري نسبت به شيطان پرستي قديمي و قرون وسطايي وجود داشت؛ اما به هر حال استفاده از قدرت شيطان همچنان باقي مانده است و اين چيزيست که نميتوان خط بطلاني بر روي آن کشيد.
*سير تاريخي شيطان پرستي:
شيطان پرستي قديمي : شيطان پرستي قديمي شيطان پرستي اي است که به قرون وسطا برميگردد،؛ با اينکه همانطور که در تاريخچه شيطان پرستي ذکر گرديد شيطان پرستي به قبل از ميلاد مسيح برميگردد اما اصولا شيطان پرستي قديمي را مربوط به قرون وسطا ميدانند.
موضوعي که امروزه درباره شيطان پرستي قديمي وجود دارد و در برخي کتابها ديده ميشود به اين مطلب برميگردد که اصولا شيطان را کليسا به وجود آورد تا تمام بديها و پليديها را به آن نسبت دهد تا به نوعي خدمتي به بشريت کرده باشد ! اين ، البته نظريه اي است که آن چنان نميتواند درست باشد و انسان را حداقل از لحاظ فکري ارضا کند زيرا پيش از مسيحيت و در زمان هاي حضرت ابراهيم (ع) و حضرت موسي (ع) و حتي پيش تر شيطان پرستي وجود داشته است.بايد اذعان داشت چيزي به عنوان شيطان مسلما وجود دارد چون اگر نبود هيچ وقت آدم و حوا به زمين سقوط نميکردند. پس نظريه فوق را ميتوان نسبت به مسيحيت و کليسا مغرضانه خواند.
شيطان پرستي قديمي از لحاظ معني و از لحاظ اعمال مسلما با شيطان پرستي کنوني بسيار تفاوت دارد. شايد بتوان گفت چيزي که به عنوان شيطان پرستي امروزه در جوامع گوناگون قرار دارد شيطان پرستي قديمي يا قرون وسطايي است که اين شيطان پرستي به طور کلي محکوم شده است.
شيطان پرستي جديد با آن به مبارزه برخاسته است اما خوب هنوز عده زيادي آن را قبول دارند و به آن احترام ميگذارند و قوانين آن را اجرا ميکنند.
شيطان پرستي قديمي استفاده از کمک شيطان در کارهاي زيان آور و کمک به برخي پادشاهان در جنگها بوده است و حتي همسر پادشاه فرانسه براي نجات شوهر خود از مرگ مراسم شيطان پرستي قرون وسطايي را انجام داد.
شيطان پرستي قديمي اعتقاد دارد که شيطان وجود دارد و قدرت او عظيم ترين قدرت بر روي جهان است.
اصل شهوتراني و ارضاي جنسي اصل لاينفک اين مراسم است. شيطان پرستي قديمي مخالف با مسيحيت و کليسا است و دقيقا در مراسم خود اعمال ضد مسيحيت را انجام ميدهد.
آنها به مسيحيت و کليسا اعتقادي ندارند و آنها را عامل بدبختي مردم ميدانند. آنها ميگويند مسيح پيامبري بود که بايد زمين را آباد ميکرد و مردم را به راه راست ميبرد اما تنها کاري که انجيل انجام داده دروغگويي و رواج بدي در جامعه است ! آنان قرباني کردن انسان را امري ضروري براي آرامش و احترام به شيطان ميدانند.
در اين ميان دختر بچه ها بهترين قرباني براي شيطان هستند. ريختن خون در اين مراسم نشانه تقدس اين مراسم است ( همانند نوشيدن شراب در عشاي رباني مسيحيت که به عنوان نشانه تقدس و خون مسيح است.
شهوتراني در اين مراسم از کارهايي است که بايد بدان پرداخته شود چون در شيطان پرستي قديمي ارضاي حس جنسي يکي از مهم ترين عوامل است.البته با توجه به اينکه شيطان پرستان قديمي بدترين اعمال را براي مبارزه با خدا، مسيح و شيطان انجام ميدادند لذا امور جنسي نيز به بدترين و فجيع ترين نوع انجام ميگرفت.
آنان به جهنم اعتقادي نداشتند و ميگفتند جهنم همين دنيايي است که در آن زندگي ميکنيم ؛ بر همين اساس بدترين گناهان را در مراسم خود انجام ميدادند. شيطان پرستان قديمي شيطان را موجودي با هويت خارجي ميدانند.
*شيطان پرستي جديد
شيطان پرستي جديد در انگلستان به وجود آمد و البته زياد نيز تعجب برانگيز نيست زيرا انگليس يکي از کشورهايي است که جادوگراني بسياري داشته است و البته وجود اهالي باستاني آسياي مياني و خاورميانه و همچنين اهالي يونان باستان در انگليس ثابت شده است.از اکتشافات در برخي محل هاي برگزاري مراسم شيطان پرستي و جادوگري در انگليس نظير محل استون هنج آثاري از تمدن ايران و يونان پيدا شده است.
همچنين در کتب شيطان پرستي و جادوگري ، کلمات عبري ، يوناني و فارسي وجود دارد البته نه به صورت کنوني.
شيطان پرستي جديد بر خلاف شيطان پرستي قديمي اعتقادي به وجود شيطان خارجي ندارد بلکه شيطان پرستي جديد شيطان را در طبيعت و در وجود هر انساني ميداند و اين باطن هر کسي است که شيطان در آن وجود دارد و مراسم شيطان پرستي جديد مراسمي است براي دعوت از شيطان باطني و حس اهريمني دروني است که با اعمال جنسي آرام و ارضا ميشود.
آنان جسم پرست هستند و اعتقاد دارند هر آنچه وجود دارد مديون آدم است.ديگر اين که انسان بايد کامل ترين لذت جسماني و جنسي را در اين دنيا ببرد.گزارش ايسکانيوز مي افزايد، آنان معتقدند بعد از مرگ ، روح کساني که لذت جسماني لازم را نبرده اند به اين دنيا برميگردد و لذت جنسي خود را کامل ميکند.
*انواع شيطان پرستي از نظر ايدئولـوژي
شيطان پرستي جديد آييني است داراي شباهت هايي به اومانيسم که انسان را برترين موجود مي داند و او را تنها در برابر خود مسئول مي داند:
«آنتون لاوي» مي گويد : خداي باعظمت و با شکوهي وجود ندارد، و جهنمي که در آن گناهکاران کباب مي شوند هم نيست.اينجا و حالا روز شکنجه و سختي ماست ! حالا و اينجا روز خوشي ماست ! اينجا و حالا فرصت ماست ! اين روز، اين ساعت را انتخاب کن که زندگي رهايي بخشي نيست !"
شيطان پرستي جديد به خدايي اعتقاد ندارد و شيطان را تنها نوعي کهن نماد ( archetype ) مي داند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول ميداند و اعتقاد دارد که انسان به تنهايي مي تواند راه درست و غلط را تشخيص دهد به همين دليل هم اين اعتقاد بيشتر به عنوان يک اعتقاد فلسفي شناخته مي شود .
شيطان در اين اعتقاد نماد نيروي تاريکي طبيعت ، طبيعت شهواني ، مرگ ، بهترين نشانه قدرت و ضدمذهب بودن است. اين اعتقاد داراي شاخه هاي متعددي است اما مي توان گفت جز يکي دو نوع آن همگي داراي اين اصول هستند:
Atheism (خدايي در شيطان پرستي وجود ندارد)
Not dualistic (روح و جسم غيرقابل ديدن هستند و هيچ جنگي بين عالم خير و شر وجود ندارد)
Autodeists (خود پرستي ، خدايي جز خود انسان وجود ندارد و هر انساني خود يک خداست)
Materialistic ( اعتقاد به اصالت ماده)
وابسته به راه چپ بودن در برابر راه راست که راه خدايي هست.
ضد مذهب بودن خصوصا مذاهبي که اعتقاد به زندگي پس از مرگ دارند.
اعتقاد به لذت اعلاي دنيوي ، زيرا تمامي خوشي دنيايي است و اين خوشي ها خصوصا لذات جنسي پتانسيل لازم را براي کارهاي روزانه آماده مي کنند و به هر شکلي انجام آنها لازم و ضروري است
نظرات شما عزیزان: